چندی پیش در خبرگزاری خواندم که کارخانه ای در شهری از این دیار ۴۰۰ کارگر را اخراج کرده و ۴۰۰نفر از کار بیکار شدند
من و افرادی امثال من برای چند دقیقه و یا نهایتا چند ساعت بابت این خبر اندوهگین می شویم و انتهای این اندوه برای داشتن شغل خود خدا را شکر می گوییم اما قضیه به این سادگی نیست با اتفاق افتادن این خبر ۴۰۰ خانواده با حداقل جمعیت ۳نفر می شود ۱۲۰۰نفر که صد در صد از این میزان بیشتر خواهند بود در ناامیدی و نگرانی از آینده غوطه ور خواهند شد پدرهایی شرمنده روی دختر دم بختشان می شوند ، مردانی نگران تامین هزینه زایمان همسرشان ،پسرانی درمانده از خرید داروهای مادرشان ، پسری شاید کسی که به او علاقه دارد را به خاطر همین خبر از دست دهد ، پدری شاید مجبور شود مدت ها روزها در خیابان چرخ بزند تا فرزندانش متوجه نشوند که پدرشان بیکار شده و خرج خانه از حقوق معلمی مادرشان تامین می شود شاید در پس همین خبر بچه ای کتک بخورد ،زندگی منجر به طلاق شود و ده ها اتفاق تلخ دیگر .
اینها را نگفتم تا دوباره چند ناسزای آبدار نثار دولتیان و سرمایه داران بکنید اینها را گفتم تا کمی دیدمان را وسیع کنیم تا سعی کنیم به جای ناراحتی بعد از شنیدن این خبر با کارهای کوچک جلوی وقوع آن را بگیریم و باور کنیم که تحول به وسیله خود ما آغاز می شود اگر ما عادت کنیم به جای استفاده از ساخته دست اجنبی ها از آنچه ساخته دست فرزندان خودمان است بهره ببریم نه تنها به جایگاه خودمان در آینده کمک کرده ایم بلکه از بسیاری از اخبار تلخ و بالا رفتن آمارهای منفی جامعه جلوگیری کرده ایم و گاهی باید بیاندیشیم که ما نیز در روند زندگی هموطنان خود سهیم هستیم
فلاح