,اثرآنلاین, البرز, امنیت سیاسی, حاکمیت, عدالت, عدالت اجتماعی, عدالت سیاسی, کرج, مشروعیت, مشروعیت سیاسی
سلسله یادداشت های ” عدالت و زنان”
عدالت سیاسی:
پیش از این به دیباچه ای ازعدالت در فلسفه ی سیاسی اشاره شد و در بخش پایانی نیز به تحول و احیای فلسفه ی سیاسی و مفهوم عدالت بطور خاص تحت تاثیر اندیشه و آثار رالز که اصول کلی و عمومی عدالت سیاسی را مطرح کرد.نگاهی گذرا شد. در ادامه به بحث اصول عدالت سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره می شود.
در نیمه ی دوم قرن بیستم، بحبوحه ی کشمکش و تقابل مکاتب اقتصاد سیاسی مارکسیستی و سوسیالیستی و لیبرال دموکراسی. ایدئولوژی حکومت و حاکمیت اسلامی با وقوع انقلاب اسلامی ایران به جهانیان عرضه شد ایدئولوژی جدید مبتنی بر ارزش ها، فضائل دینی و شعائر اسلامی. که پرچمدار احیای عدالت و حمایت از مستضعفان عالم و مسلمانان بود. و تاکنون یگانه حکومت دینی با حاکمیت مطلق اسلام سیاسی است. با ویژگی گفتمان ولایت فقیه و قوانین مبتنی بر دستورات اسلامی.
عدالت سیاسی در این شکل از حکومت و ساختار سیاسی در واقع بر مبنای حفظ ارزشها، کرامت و اخلاقی انسانها ، ضمن احترام به تفاوت ها، استعدادها ست. به طور کلی شاخصه های اصلی عدالت سیاسی در بنیان نظری و فقهی نظام جمهوری اسلامی به شرح زیر است:
مشروعیت حاکمیت : حکومت باید مردم بر مردم باشد و مردم خود بتوانند مسئولان ارکان نظام را انتخاب و بر آنان نظارت کنند. در نظام اسلامی در برخی ارکان، مردم مستقیم نماینده ی شایسته را انتخاب می کنند( رئیس قوه مجریه) و درموارد دیگر، غیر مستقیم رهبر و شورای فقها مسئولان را انتخاب می کنند( رئیس قوه قضائیه و رهبری.)
مشارکت سیاسی برابر: قبل از هر چیز ذکر این نکته را لازم است که عدالت سیاسی متوجه امر قدرت و توزیع و مناسبات آن در عرصه ی نظام اجتماعی و جامعه است. بنابر این اندیشه ی عدالت سیاسی و کنش مربوط به آن در بستر اجتماع عینیت می یابد. عدالت در نظام سیاسی یعنی تحقق مشارکت سیاسی برابر، یعنی هر شهروند با هر ویژگی و مشخصات فردی و اجتماعی با هر آیین و مسلکی اعم از زن و مرد قادر باشد در آینده سیاسی خود دخالت کند. این بخش عمدتا ناظر بر حق انتخاب برابر است. این که افراد بتوانند فردی را که به آن شناخت دارند و معتقدند مناسب یک سمت و کرسی قدرت سیاسی ست انتخاب کنند.
گزینش سیاسی برابر: این بدین معناست که افراد یک جامعه طبق قوانین برای انتخاب شدن پست ها و مسئولیت سیاسی شرایط برابری داشته باشند و مورد تبعیض به سبب حب و بغض های شخصی و سیاسی قرار نگیرند. توزیع قدرت سیاسی و پست های سیاسی باید بر مبنای استعداد و شایستگی و تخصص افراد باشد. همچنین افراد شایسته به راحتی و آزادی کامل بتوانند دست به تشکیل احزاب و تشکل های سیاسی بدهند و از این طریق به هرم قدرت سیاسی راه یابند.
آزادی در اندیشه، نظارت، انتقاد و اعتراض و در مقابل پاسخگو بودن مسئولان: آزادی برابر، دربطن مفهوم عدالت در سیاست نهفته است افراد جامعه باید در فکر و اندیشه آزاد باشند. از آن جا که در مبانی نظام ولایت فقیه، مجریان قانون و عدالت معصوم نیستند و ممکن است دچار خطا و یا اشتباه شوند لذا مردم حق دارند بر عملکرد مسئولان و منتخبان خود نظارت کنند( از طریق طرح استیضاح مجلس،خود فعالیت رسانه ها، تشکل ها ،و انجمن ها) انتقاد کنند و هرجا لازم بود مخالفت و اعتراض کنند تا اگر مسجل شود کفایت لازم را ندارد برکنار شود. البته طبق فرمایشات امام خمینی (ره) این بخش از آزادی های سیاسی می بایست در چاچوب قانون باشد و به منافع ملی جامعه و مصالح نظام اسلامی آسیب نرساند. در مقابل مسئولان در قبال اقدامات و تصمیمات خود باید پاسخگو باشند و هر گاه از آنان خواسته شود با صداقت برای ملت شفاف سازی کنند.
امنیت سیاسی برابر: این بخش از عدالت سیاسی، در زندگی فردی و جمعی سیاسی افراد مربوط به داشتن احساس امنیت است که آحاد ملت در افکار و کنش های سیاسی و اجتماعی خود می بایست داشته باشند به این معنی که در شرایط بحرانی زندگی احساس کنند قانون و مجریان عدالت از آنان حمایت می کند و و نگهبان حق و منابع و منافع آنها ست. همچنین در زمان بیان انتقاد از عملکرد مسئولان، در زیر سایه امنیت و برابری و عدالت قانون هستند.
.کلمات کلیدی: عدالت، امنیت سیاسی، عدالت سیاسی، عدالت اجتماعی، مشروعیت سیاسی، مشروعیت حاکمیت
نویسنده: مژگان قانع کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک