انسان قابلیّت ها و توانمندی های زیادی دارد. او می تواند با بهره گیری از عقل و وحی و با ایمان به خدا، مبدأ، معاد، انبیا، اولیاء و با پذیرش غیب عالم و عالم غیب (فرشتگان، جنّیان و …) رنگ خدایی بگیرد و با همسو کردن گفتار و رفتار خود با ارزش های الهی و انسانی، نهایتاً خداگونه شده و جانشین او شود یا ممکن است همین انسان، غفلت کرده و با نگرش صرفاً مادّی و تعلّق خاطر به لذّت های زود گذر و ناپایدار دنیوی، عملاً رنگ و خوی شیطانی پیدا کرده و از خداوند و معنویّت دور شود.
بر اساس واقعیّت ها و مستند به آیاتی نظیر «خُلِقَ الانسانُ ضعیفاً»، انسان؛ ضعیف، محدود و نیازمند آفریده شده است، ایشان چه بپذیرد و چه از سر نادانی یا لج بازی نپذیرد، بلاخره محدود به زمان و مکان خاصی بوده و طلوع و غروبی دارد. همین طور همه آدم ها دارای نیازهای گوناگونی هستند که برخی از این ها همانند آب، هوا و غذا جزء نیازهای حیاتی و ضروری ایشان هستند. از طرفی، ممکن است یک پشه کوچک یا بعضاً یک باکتری و ویروس سرماخوردگی، او را با تمام توانمندی ها و ادّعاهایش عاجز کند و از پای بیندازد.
در مقایسه ی موجود «ضعیف با قوی» یا «نیازمند با بی نیاز» قاعدتاً موجود ضعیف و نیازمند، است که وابسته به قوی و بی نیاز بوده و حتّی در صورت انکار در مقام نظر، به وقت عمل چاره ای جزء پذیرش ضعف، نیاز و وابستگی ندارد و عقل حکم می کند که این مخلوق ضعیف و نیازمند، به موجودی به مراتب قوی تر و بی نیازتر از خودش تکیه کند. چرا که هر ضعیفی منطقاً به قوی نیازمند بوده و ادامه حیاتش متکّی به اوست. مثل نهال ضعیف و لرزانی که به جهت رشد و تکامل، نیاز به تکیه گاهی امن در برابر باد و طوفان دارد. حال با توجّه به وجود انسان ضعیف، نیازمند و محدود؛ و از این طرف وجود خالق قوی، بی نیاز و نامحدود؛ منطق ایجاب می کند که این انسان، با این ضعف ها و نیاز ها به ویژه نیاز به پرستش، به آن خالق با آن صفات، پناه برده و در مراحل زندگی به او تکیه کند. با وجود پیشرفت های عظیم در علم و دانش، انسان معاصر هنوز در درمان بسیاری از گرفتاری ها و بیماری ها ی خود عاجز و ناتوان است.
همچنین بر اساس واقعیّت ها و مستند به آیات قرآن کریم، موجودات نامرئی شرور و جنّیان بد که همان شیاطین هستند، دشمن سرسخت انسان بوده و همواره در کمین نشسته اند تا به او آسیب برسانند. آسیب هایی نظیر سحر و جادو، ایجاد اختلاف بین مردم به خصوص زن وشوهر، تزلزل بنیان خانواده، طلاق، رواج خرافات، شیطان پرستی، سست کردن اعتقادات ارزشمند دینی انسان ها، تضعیف امور غیبی و صدها تباهی های دیگر تا انسان ها را به جان هم بیندازند و از کمالشان باز بدارند. بنا بر همین حقایق، ضروری است انسان با جدّیت تمام، همیشه از شرّ شیاطین به خداوند پناه ببرد و از او کمک بگیرد. یکی از راه های مصون ماندن از شرّ موجودات خبیثی مثل ابلیس و به قولی پادزهری علیه شر شیطان و شیاطین، همان ذکر الهی، اسم اعظم و یاد خداوند است. انسان به هر میزانی که ذکر می گوید، به خداوند نزدیک تر و از شیاطین دورتر می شود. البته قبل از آن، شناخت خدا و ایمان به او لازم است و شناخت خدا، میّسر نمی شود مگر آنکه، اول به شناخت خود و ضعف ها و نیاز های خودبرسد.
حال مطابق آیات قرآن، مصداق بارز ذکر، نماز است، نماز تیر و شهابی است که از طرف نمازگزار به سوی شیطان پرتاب می شود و آن ها را همانند هواپیمای جنگی که وقتی به حریم امن کشوری تجاوز می کنند، سریع ضد هوایی های آن کشور دست به کار شده و آنها را دور می کند، می راند. اصلاً شیطان، رجیم است یعنی رانده شده، و آیه الکرسی، صلوات و بالاتر از همه این ها، نماز شیطان را دور می کند. البته با نگاه صرف مادّی، طبیعتاً پذیرش چنین مفاهیمی و هر مفهوم غیبی دیگر کمی باور پذیر نیستند. عدم پذیرش غیب هم به نوعی غافل ماندن از متافزیک است. به هر حال ما بنده ایم و او مولا! و ما، ضعیفیم و نیازمند؛ و از شر شیاطین که می توانند حتی در شکل انسان و انسان های شیطان صفت در زندگی ما ظاهر بشوند و آسیب بزنند، باید به او پناه برد چرا که پادزهر شیاطین، تکیه به خداوند در قالب نماز است. والسلام
حسن خودروان
دکتری انقلاب اسلامی و مدرس دانشگاه