همیشه که نباید مورد و یا اتفاق بدی تو جامعه دیدیم دست به قلم ببریم و یک متن اعتراضی بنویسیم گاهی باید از خوبی ها هم یاد کرد تا به خاطره ها پیوند نخورند امروز که برای هوشمند کردن کارت ملی به اداه ثبت احوال رفته بودم متصدی گفت قبل من ۱۴نفر دیگه تو نوبت هستن و من حداقل دوساعتی اونجام من هم چاره نداشتم جز نشستن و انتظار و در همین حال نظاره گر نوع رفتار کارمندها با ارباب رجوع بودم یه آقایی بود که مسئول تحویل کارت ملی بودند و همه سید صداشون می کردند مردم با فیش ها به ایشون مراجعه می کردند و با برخورد دوستانه ایشون مواجه می شدند و اکثرا هم هنوز براشون پیامک دریافت کارت نرفته بود اومده بودند سراغ تحویل کارتشون و من دیدم که این سید با دهان روزه شاید تو اون دوساعت به بالای سی نفر توضیح داد که دو سه روز بعد از اومدن پیامک مراجعه کنند علاوه براین هرموقع تلفن بخش ایشون زنگ می خورد باهمون برخورد خوبشون جواب تلفن و سوالای مردم میدادن و در عین حال یه دختر جوون که از کارمندهای تازه اونجا بود هرموقع سوال داشت پیش سید می رفت .باید بگم که یک کارمند وقتی نونش حلال که عین سید کار خلق الله راه بنداره منتی نذاره واسه کارایی که می کنه و در قبالش داره حقوق میگیره نه عین خیلیا که فک می کنند چون پشت یک میز نشستند حق دارند هرطور که می خوان با مردمی که کارشون گیره برخورد کنند کاش وجدان کاری شیوع پیداکنه بین ادارات ما و کاش امثال سید زیادتر بشند
فلاح